• سال ۱۹۰۸، زمستان سرد و سنگین در مسکو، تنها سیزده سال از اکران اولین فیلم تاریخ سینما در فرانسه گذشته بود که مردم در مسکو توانستند شهر خودشان را بر پرده تماشا کنند و مسکو تبدیل به یکی از اولین شهرهایی شد که در کسوت قهرمان بر پردۀ نقره‌ای جان گرفت. هفت دقیقه و ۲۹ ثانیه مسکو بر پرده ظاهر شد و ۲۱ سال، یکی از بهترین مستندهای تاریخ سینما به‌دست ژیگا ورتوف ساخته و اکران شد. این‌بار اما به‌غیر از مسکو، کی‌یف، اودسا و خارکوف هم بر پرده جان گرفتند و برای همیشه، به قهرمانی ماندگار در تاریخ سینما تبدیل شدند.

  • دسته‌بندی نشده

    بخش دوم این گفت‌وگو دربارۀ فضاسازی قهرمان است. پرسش نخست این است که آیا فضاسازی در فیلم‌نامه، جهان قهرمان را در بر می‌گیرد، جهانی که فیلم‌نامه در آن نوشته می‌شود یا فضاسازی اتفاق‌هایی است که برای قهرمان رخ می‌دهد؟ این فضاسازی چگونه باعث می‌شود قهرمان تصمیم بگیرد و پس از آن، سفر قهرمانی‌اش را آغاز کند؟

  • در دنیای امروز، عکس و تصویر اهمیت زیادی یافته‌اند؛ درواقع تصاویر ما را احاطه کرده‌اند. این‌ها تصاویر یا آگهی‌های تبلیغاتی‌ یا عکس‌هایی هستند که هر روز در موقعیت‌های مختلف به‌دست افرادی که هنرمند هم نیستند گرفته می‌شود و در شبکه‌های اجتماعی مختلف انتشار می‌یابند. یکی از این موقعیت‌ها «بحران» است که در آن، شرایطی به وجود می‌آید که نظم زندگیِ فردی یا اجتماعی مختل شده و آشفتگی‌هایی پدید می‌آید و به‌طور ناگهانی، تغییراتی رخ می‌دهد که سامان دادن به آن‌ها دشوار به نظر می‌رسد. بشر همواره با انواع بحران‌ها روبه‌رو بوده است، بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله و …، جنگ، بیماری و سایر بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی. یکی از بحران‌هایی که در سال‌های گذشته، به‌طور شدید، با آن روبه‌رو شدیم و اکنون هنوز آثار آن باقی مانده است بیماری کروناست. شیوع بیماری کرونا در کشورهای مختلف، یک رویداد غیرمنتظره و شوم محسوب می‌شود. این بیماری در زمان شیوعش، به‌صورت نشانه‌ای گاه نمایه‌ای و گاه نمادین، نظام زندگی عادی را برهم زد و برحسب فرهنگ‌های مختلف، معناهای متفاوتی به وجود آورد. با این بیماری خطرناک و تهدید‌کننده، هر شخصی به کنجی خزید و زندگی جدیدی را با فاصله‌گذاری از دیگران تجربه کرد. در این میان، هنر متعهد می‌تواند این بحران‌ها را ثبت، تحلیل و بررسی کند. عکاسی یکی از این حوزه‌های هنری است.

    در این شماره

    بازتاب قهرمان صفوی در کالبد فضا
    از ویرانی‌های بنام ظل‌السلطان در دوران قاجار، کاخ آینه‌خانۀ باغ سعادت‌آباد اصفهان در عصر صفوی بود. در آینه‌های یکپارچهٔ این عمارت، تصویر زاینده‌رود و گنبد مسجد جامع عباسی به چشم می‌آمد و یادآور آینهٔ گیتی‌نمای اسکندر بر فراز کوه، مشرف به دریا بود؛ آینه‌ای که اسرار هر جنبنده‌ای را آشکار می‌کرد. مشهور است که دسترسی به این آینه‌خانه، سلسله‌مراتب خاصی هم داشته است که نمودی از جهان معنایی مردمان آن عصر از اهمیت آینه و سیر و سلوک قهرمان بود. این عمارت اگرچه ویران شد، اما آینه‌خانه که در بستر روایی منحصربه‌فرد عصر صفویه و تلقی مردمان این عصر از مفهوم قهرمان شکل گرفته بود، نه‌تنها در بناهای آینده که در اشعار گوناگونی حفظ و بازتولید شد.

    مقدمه از ویرانی‌های بنام ظل‌السلطان در دوران قاجار، کاخ آینه‌خانۀ باغ سعادت‌آباد اصفهان در عصر صفوی بود. در آینه‌های یکپارچهٔ این عمارت، تصویر زاینده‌رود و گنبد مسجد جامع عباسی به چشم می‌آمد و یادآور آینهٔ گیتی‌نمای اسکندر بر فراز کوه، مشرف به دریا بود؛ آینه‌ای که اسرار هر جنبنده‌ای را آشکار می‌کرد. مشهور است که […]

    سرمقاله شماره آخر

    هویار اسدیان
    سردبیر
    همه‌چیز از دیدگاه یا چشم‌انداز انسان به وضعیت یا موقعیتی ویژه آغاز می‌شود. وضعیت یا موقعیتی که انسانی را از درجۀ عادت به خرق عادت می‌کشانَد. این‌ موقعیت که انسان عادی و رعایت‌کنندۀ هنجارهای رایج را به انسان هنجارشکن و هنجارساز بدل می‌کند بستری است برای قهرمان‌سازی و قهرمان‌پروری. دقیقاً همین دیدگاه یا چشم‌انداز انسان از خود، دیگری و جهانش است که او را به رتبت و منزلت قهرمانی می‌رساند. هنگامی که انسان توانست برخلاف دیدگاه یا مغایر با چشم‌انداز دیگران، خود را ببیند، جهان و باشندگان آن را بنگرد، به درک و دریافتی از زندگی دست می‌یابد که از جایگاه صرف انسانی به مقام فراانسانی کشیده می‌شود. حال پس از این ارتقا مقام می‌تواند نه خود را، بلکه دیگران را، و حتی جهان را برکشد و به ‌سوی تعالی فرازکشد.
    قهرمان
    فضا و مکان قهرمان (الف)
    خرداد ۱۴۰۳
    قهرمان
    آوا و بانگ قهرمان (ب)
    اسفند ۱۴۰۲
    قهرمان
    آوا و بانگ قهرمان (الف)
    آذر ۱۴۰۲
    قهرمان
    فیگور قهرمان (ج)
    شهریور ۱۴۰۲
    قهرمان
    فیگور قهرمان (ب)
    خرداد ۱۴۰۲
    قهرمان
    فیگور قهرمان (الف)
    اسفند ۱۴۰۱

    طبل را با صدای

    آهسته گوش کنید!

    در شماره‌های قبل

    سه کلان‌شهر، سه قهرمان

    سال ۱۹۰۸، زمستان سرد و سنگین در مسکو، تنها سیزده سال از اکران اولین فیلم تاریخ سینما در فرانسه گذشته بود که مردم در مسکو توانستند شهر خودشان را بر پرده تماشا کنند و مسکو تبدیل به یکی از اولین شهرهایی شد که در کسوت قهرمان بر پردۀ نقره‌ای جان گرفت. هفت دقیقه و ۲۹ ثانیه مسکو بر پرده ظاهر شد و ۲۱ سال، یکی از بهترین مستندهای تاریخ سینما به‌دست ژیگا ورتوف ساخته و اکران شد. این‌بار اما به‌غیر از مسکو، کی‌یف، اودسا و خارکوف هم بر پرده جان گرفتند و برای همیشه، به قهرمانی ماندگار در تاریخ سینما تبدیل شدند.

    بخوانید...

    قهرمان، معنا و فضا

    بخش دوم این گفت‌وگو دربارۀ فضاسازی قهرمان است. پرسش نخست این است که آیا فضاسازی در فیلم‌نامه، جهان قهرمان را در بر می‌گیرد، جهانی که فیلم‌نامه در آن نوشته می‌شود یا فضاسازی اتفاق‌هایی است که برای قهرمان رخ می‌دهد؟ این فضاسازی چگونه باعث می‌شود قهرمان تصمیم بگیرد و پس از آن، سفر قهرمانی‌اش را آغاز کند؟

    بخوانید...

    کنش قهرمانانه در فضای بحران

    در دنیای امروز، عکس و تصویر اهمیت زیادی یافته‌اند؛ درواقع تصاویر ما را احاطه کرده‌اند. این‌ها تصاویر یا آگهی‌های تبلیغاتی‌ یا عکس‌هایی هستند که هر روز در موقعیت‌های مختلف به‌دست افرادی که هنرمند هم نیستند گرفته می‌شود و در شبکه‌های اجتماعی مختلف انتشار می‌یابند. یکی از این موقعیت‌ها «بحران» است که در آن، شرایطی به وجود می‌آید که نظم زندگیِ فردی یا اجتماعی مختل شده و آشفتگی‌هایی پدید می‌آید و به‌طور ناگهانی، تغییراتی رخ می‌دهد که سامان دادن به آن‌ها دشوار به نظر می‌رسد. بشر همواره با انواع بحران‌ها روبه‌رو بوده است، بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله و …، جنگ، بیماری و سایر بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی. یکی از بحران‌هایی که در سال‌های گذشته، به‌طور شدید، با آن روبه‌رو شدیم و اکنون هنوز آثار آن باقی مانده است بیماری کروناست. شیوع بیماری کرونا در کشورهای مختلف، یک رویداد غیرمنتظره و شوم محسوب می‌شود. این بیماری در زمان شیوعش، به‌صورت نشانه‌ای گاه نمایه‌ای و گاه نمادین، نظام زندگی عادی را برهم زد و برحسب فرهنگ‌های مختلف، معناهای متفاوتی به وجود آورد. با این بیماری خطرناک و تهدید‌کننده، هر شخصی به کنجی خزید و زندگی جدیدی را با فاصله‌گذاری از دیگران تجربه کرد. در این میان، هنر متعهد می‌تواند این بحران‌ها را ثبت، تحلیل و بررسی کند. عکاسی یکی از این حوزه‌های هنری است.

    بخوانید...

    هم کهنْ پیر و هم جوانْ تازه

    صد سال پس از آنکه اصفهان در آستانۀ هزارۀ دوم هجری و به بهانۀ تغییر عالم و قِران سعد، پایتخت حکومت صفویه شد، مونتسکیو، حکیم فرانسوی، در کتاب نامه‌های ایرانی از دریچۀ نگاه دو فرد ایرانی، جامعۀ فرانسه و وضعیت پاریس را به نقد کشید. در این اثر، همان‌طور که ایرانِ دوران صفوی در برابر فرانسۀ عهد لوئی چهاردهم قرار گرفته بود، مونتسکیو اصفهان را نیز در برابر پاریس برافراشت. اما چه شد که اصفهان و وضعیت مردم ایران به نقل از فردی اصفهانی، نمونه‌ای ایدئال برای قیاس با فرانسه گشت، چرا شهرهای دیگر ایران یا حتی استانبول در دوران عثمانی برای این مقایسه انتخاب نشدند؟ برای پاسخ به این پرسش باید به جایگاه اصفهان در زمانۀ خود اندیشید و همچنین به عواملی که باعث شدند تا اصفهان به چنین درجه‌ای از شکوه برسد. اصفهان وارث شهرهای پیش از خود است و الگویی برای شهرهای پس از خود. برای گسترش این شهر در طول قرن‌ها، تلاش‌های گوناگونی صورت گرفت تا شهرستان جِی در شمال زنده‌رود به نصف جهان تبدیل شود. سرگذشتی که باید ابعاد آن را بررسی کرد تا نقطۀ اوجش را درک کرد.

    بخوانید...

    هزارتوی آینه

    از ویرانی‌های بنام ظل‌السلطان در دوران قاجار، کاخ آینه‌خانۀ باغ سعادت‌آباد اصفهان در عصر صفوی بود. در آینه‌های یکپارچهٔ این عمارت، تصویر زاینده‌رود و گنبد مسجد جامع عباسی به چشم می‌آمد و یادآور آینهٔ گیتی‌نمای اسکندر بر فراز کوه، مشرف به دریا بود؛ آینه‌ای که اسرار هر جنبنده‌ای را آشکار می‌کرد. مشهور است که دسترسی به این آینه‌خانه، سلسله‌مراتب خاصی هم داشته است که نمودی از جهان معنایی مردمان آن عصر از اهمیت آینه و سیر و سلوک قهرمان بود. این عمارت اگرچه ویران شد، اما آینه‌خانه که در بستر روایی منحصربه‌فرد عصر صفویه و تلقی مردمان این عصر از مفهوم قهرمان شکل گرفته بود، نه‌تنها در بناهای آینده که در اشعار گوناگونی حفظ و بازتولید شد.

    بخوانید...

    هزارتوی آینه

    مقدمه از ویرانی‌های بنام ظل‌السلطان در دوران قاجار، کاخ آینه‌خانۀ باغ سعادت‌آباد اصفهان در عصر صفوی بود. در آینه‌های یکپارچهٔ این عمارت، تصویر زاینده‌رود و گنبد مسجد جامع عباسی به چشم می‌آمد و یادآور آینهٔ گیتی‌نمای اسکندر بر فراز کوه، مشرف به دریا بود؛ آینه‌ای که اسرار هر جنبنده‌ای را آشکار می‌کرد. مشهور است که دسترسی به این آینه‌خانه، سلسله‌مراتب

    بخوانید...

    ضمیمه‌ی ادبی مجله‌ی طبل | شماره‌ی 3 | آذر ۱۴۰۲