• تولد قهرمانِ برومند به‌جای قهرمانِ خردمند

    یک شکل عینی از ساخت درام در سینما بازنمایی روابط زن و مرد است. هگل در فلسفۀ مقدماتی[۱] می‌نویسد: خودآگاهی تنها برای خود تا بدانجا واقعیت دارد که بتواند بازتاب خویش را در آگاهی‌های دیگر بیابد.[۲] زنان ایرانی در قرنی که گذشت برای حقوق و پویایی خود در جامعه و خانواده زحمات بسیار کشیدند. اما سینما همۀ توان خود را صرف کرد تا «زن» را به‌مثابه قهرمان کنشگر و انسان خودمختار دارای اراده نبیند. سینما زنان را، از روایت تا میزانسن، «جنس دوم» برشمرد و زنان و مردان بسیاری در جهت تغییر این رویه کوشیدند. مقالهٔ حاضر نیز شامل مروری تاریخی است دربارهٔ جایگاه «زنان» در سینمای ایران قبل از انقلاب از منظر نقش «قهرمان» و این موضوع که چرا زنان «طبقهٔ متوسط» در قاب سینمای ایران کمتر دیده شدند. برای درک دقیق‌تر از این موضوع، فیلم خشت و آینه را به‌عنوان نمونه‌ای موفق از سیمای زنِ «قهرمان» در سینما و دغدغه‌های حاصل از طبقه‌ای که در آن زیست می‌کنند (یعنی طبقۀ متوسط) بررسی می‌کنیم.

  • گنج قارون: قهرمان و ضدقهرمان در فیلمفارسی  

    بسیاری از مورخانِ سینما موفقیت فیلم گنج قارون (۱۳۴۴) سیامک یاسمی را تحسین کرده‌اند یا موفقیت آن را تقبیح کرده‌اند. این فیلم دوره‌ای از رشد انفجاری و غیرمنتظره را در سینمای ایران باعث شد. اما، بیش از یک دهه بعد از ساخته‌شدن آن، بسیاری معتقد بودند «قارون» منجر به افول و کسادی سینمای تجاری عامه‌پسند ایران شد. درواقع، عوامل گوناگونی از اواخر دهۀ ۵۰ منجر به افول سینمای عامه‌پسند ایران شدند که موفقیت گنج قارون در تحلیل نهایی سهم ناچیزی در این تاریخ افول داشت. درحالی‌که مخاطبان ایرانی در سال‌های اخیر از برخی آثار سینمایی به‌طور چشمگیری استقبال کرده‌اند و گاهی رکورد تماشای فیلم‌ها را نیز شکسته‌اند، دشوار می‌توان نشانه‌هایی دال بر احیای قدرتمند صنعت سینمای تجاری ایران یافت.

  • قهرمان کیست/ چیست؟

    نمایش «تیپ» و بررسی «شخصیت» دو مؤلفۀ مهم و اثرگذار در بازسازی و بازنمایی سیمای یک کاراکتر (در ادبیات، سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی) است. «تیپ» به مجموعه مؤلفه‌های مشترک بین افراد یک «قوم، صنف، دسته و گروه» می‌پردازد، اما شخصیتْ مجموعۀ مؤلفه‌های منحصربه‌فرد یک نفر از میان آن قوم، صنف، دسته و گروه است. بنابراین، اگرچه تیپ می‌تواند ظاهر، رفتار عمومی، پوشش و خلق‌وخوی یک قوم، صنف، دسته و گروه را بنمایاند، اما شخصیتْ وجه متمایزکنندۀ افراد آن قوم، صنف، دسته و گروه از یکدیگر است.

  • در این مقاله، می‌کوشیم جایگاه شخصیت شر، شقی، یا ضدقهرمان را در شبیه‌خوانی بنگریم و از منظر روانکاوی عملکرد مکانیسم‌های ناهشیار در فرهنگ را بررسی کنیم. همچنین، می‌کوشیم با نگاهی فرویدی سازوکارهای روانی ناهشیار در شکل‌گیری امر هنری و مقولات فرهنگی را توضیح دهیم،‌ تا، از این منظر، به روایت یکی از مصادیق هنری در فرهنگ ایران و به‌طور خاص شخصیت ضدقهرمان در شبیه‌خوانی بپردازیم.

    در این شماره

    درآمدی اجمالی بر تجلّی اسطوره و حماسه در قهرمانِ تعزیه
    درآمد تعزیه را باید مهم‌ترین گونه از نمایش‌های ایرانی و یکی از برجسته‌ترین گونه‌های نمایش شرقی برشمرد، چرا که گستره‌ای فراگیر دارد و تا امروز تحقیقات و مطالعات بسیاری چه در ایران و چه در کشورهای دیگر دربارهٔ آن انجام شده ‌است. اهمیت این نمایش ایرانی، فارغ از قدمت و سرچشمه‌های پیشااسلامی‌اش، آنجاست که نه‌تنها با آیین‌ها و مناسک مذهبی پیوندی اساسی دارد، بلکه نمود اندیشه و عرفان ایرانی و تأثیرات عمیق اجتماعی را نیز می‌توان در آن کاوید، عواملی که در شکل‌گیری و پرداخت شخصیت‌های این نمایش نقشی مهم ایفا می‌کنند.
    نگاهی به دیوْقهرمان‌های محمد طلوعی
    چگونه شخصیت‌‌های زیان‌کارانه،‌ که از پلیدترین دیوان ایرانی‌اند، می‌توانند به قهرمانان کتاب‌های کودک تبدیل شوند؟ آبشخور ایدۀ شما کجاست؟ چگونه می‌توان تولد و فیگور چنین قهرمانانی را که پیشینۀ زیان‌‌کارانه و شرور دارند توجیه کرد؟ من می‌خواستم دربارۀ مفاهیم و مسائل معاصر حرف بزنم، مانند نسبیت زیبایی؛ اما برای این موضوع دوست داشتم از پدیدهٔ آرکائیک‌تری مثل یک دیو استفاده کنم. همین‌طور، فکر می‌کردم که برای تعریف تاریکی باید به دل تاریکی رفت.

    ضمیمه‌ی ادبی مجله‌ی طبل | شماره‌ی ۲ | فروردین ۱۴۰۲

    قهرمان
    فیگور قهرمان (ب)
    خرداد ۱۴۰۲
    قهرمان
    فیگور قهرمان (الف)
    اسفند ۱۴۰۱
    قهرمان
    تولد قهرمان (ب)
    آذر ۱۴۰۱
    قهرمان
    تولد قهرمان
    شهریور ۱۴۰۱
    نوروز
    گذار جمعی
    اسفند ۱۴۰۰
    جنگ سرد
    سبک زندگی
    آذر 1400

    طبل را با صدای

    آهسته گوش کنید!

    در شماره‌های قبل

    بیدارگران: برخاستنِ قهرمانِ خردمند

    تولد قهرمانِ برومند به‌جای قهرمانِ خردمند

    یک شکل عینی از ساخت درام در سینما بازنمایی روابط زن و مرد است. هگل در فلسفۀ مقدماتی[۱] می‌نویسد: خودآگاهی تنها برای خود تا بدانجا واقعیت دارد که بتواند بازتاب خویش را در آگاهی‌های دیگر بیابد.[۲] زنان ایرانی در قرنی که گذشت برای حقوق و پویایی خود در جامعه و خانواده زحمات بسیار کشیدند. اما سینما همۀ توان خود را صرف کرد تا «زن» را به‌مثابه قهرمان کنشگر و انسان خودمختار دارای اراده نبیند. سینما زنان را، از روایت تا میزانسن، «جنس دوم» برشمرد و زنان و مردان بسیاری در جهت تغییر این رویه کوشیدند. مقالهٔ حاضر نیز شامل مروری تاریخی است دربارهٔ جایگاه «زنان» در سینمای ایران قبل از انقلاب از منظر نقش «قهرمان» و این موضوع که چرا زنان «طبقهٔ متوسط» در قاب سینمای ایران کمتر دیده شدند. برای درک دقیق‌تر از این موضوع، فیلم خشت و آینه را به‌عنوان نمونه‌ای موفق از سیمای زنِ «قهرمان» در سینما و دغدغه‌های حاصل از طبقه‌ای که در آن زیست می‌کنند (یعنی طبقۀ متوسط) بررسی می‌کنیم.

    بخوانید...

    قهرمانان ملّی در فیلمفارسی

    گنج قارون: قهرمان و ضدقهرمان در فیلمفارسی  

    بسیاری از مورخانِ سینما موفقیت فیلم گنج قارون (۱۳۴۴) سیامک یاسمی را تحسین کرده‌اند یا موفقیت آن را تقبیح کرده‌اند. این فیلم دوره‌ای از رشد انفجاری و غیرمنتظره را در سینمای ایران باعث شد. اما، بیش از یک دهه بعد از ساخته‌شدن آن، بسیاری معتقد بودند «قارون» منجر به افول و کسادی سینمای تجاری عامه‌پسند ایران شد. درواقع، عوامل گوناگونی از اواخر دهۀ ۵۰ منجر به افول سینمای عامه‌پسند ایران شدند که موفقیت گنج قارون در تحلیل نهایی سهم ناچیزی در این تاریخ افول داشت. درحالی‌که مخاطبان ایرانی در سال‌های اخیر از برخی آثار سینمایی به‌طور چشمگیری استقبال کرده‌اند و گاهی رکورد تماشای فیلم‌ها را نیز شکسته‌اند، دشوار می‌توان نشانه‌هایی دال بر احیای قدرتمند صنعت سینمای تجاری ایران یافت.

    بخوانید...

    شرقی غمگین، غربی خوشحال!

    قهرمان کیست/ چیست؟

    نمایش «تیپ» و بررسی «شخصیت» دو مؤلفۀ مهم و اثرگذار در بازسازی و بازنمایی سیمای یک کاراکتر (در ادبیات، سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی) است. «تیپ» به مجموعه مؤلفه‌های مشترک بین افراد یک «قوم، صنف، دسته و گروه» می‌پردازد، اما شخصیتْ مجموعۀ مؤلفه‌های منحصربه‌فرد یک نفر از میان آن قوم، صنف، دسته و گروه است. بنابراین، اگرچه تیپ می‌تواند ظاهر، رفتار عمومی، پوشش و خلق‌وخوی یک قوم، صنف، دسته و گروه را بنمایاند، اما شخصیتْ وجه متمایزکنندۀ افراد آن قوم، صنف، دسته و گروه از یکدیگر است.

    بخوانید...

    امر سرکوب‌شده و فیگور هنری ضدقهرمان

    در این مقاله، می‌کوشیم جایگاه شخصیت شر، شقی، یا ضدقهرمان را در شبیه‌خوانی بنگریم و از منظر روانکاوی عملکرد مکانیسم‌های ناهشیار در فرهنگ را بررسی کنیم. همچنین، می‌کوشیم با نگاهی فرویدی سازوکارهای روانی ناهشیار در شکل‌گیری امر هنری و مقولات فرهنگی را توضیح دهیم،‌ تا، از این منظر، به روایت یکی از مصادیق هنری در فرهنگ ایران و به‌طور خاص شخصیت ضدقهرمان در شبیه‌خوانی بپردازیم.

    بخوانید...

    اسوۀ روحانی؛ قهرمانِ شبیه‌خوانی

    درآمد

    تعزیه را باید مهم‌ترین گونه از نمایش‌های ایرانی و یکی از برجسته‌ترین گونه‌های نمایش شرقی برشمرد، چرا که گستره‌ای فراگیر دارد و تا امروز تحقیقات و مطالعات بسیاری چه در ایران و چه در کشورهای دیگر دربارهٔ آن انجام شده ‌است.

    اهمیت این نمایش ایرانی، فارغ از قدمت و سرچشمه‌های پیشااسلامی‌اش، آنجاست که نه‌تنها با آیین‌ها و مناسک مذهبی پیوندی اساسی دارد، بلکه نمود اندیشه و عرفان ایرانی و تأثیرات عمیق اجتماعی را نیز می‌توان در آن کاوید، عواملی که در شکل‌گیری و پرداخت شخصیت‌های این نمایش نقشی مهم ایفا می‌کنند.

    بخوانید...

    دیو‌ها قهرمان می‌شوند

    چگونه شخصیت‌‌های زیان‌کارانه،‌ که از پلیدترین دیوان ایرانی‌اند، می‌توانند به قهرمانان کتاب‌های کودک تبدیل شوند؟ آبشخور ایدۀ شما کجاست؟ چگونه می‌توان تولد و فیگور چنین قهرمانانی را که پیشینۀ زیان‌‌کارانه و شرور دارند توجیه کرد؟

    من می‌خواستم دربارۀ مفاهیم و مسائل معاصر حرف بزنم، مانند نسبیت زیبایی؛ اما برای این موضوع دوست داشتم از پدیدهٔ آرکائیک‌تری مثل یک دیو استفاده کنم. همین‌طور، فکر می‌کردم که برای تعریف تاریکی باید به دل تاریکی رفت.

    بخوانید...