قسمت اولِ هنرهای تجسمی و جنگ سرد

آذر ۱۳۹۹ | ۲۸ دقیقه

گفتگوی محمد طلوعی۱ با شهروز نظری۲
نویسنده، گوینده، صدابردار و تدوینگر: فرزان اسدیان
موسیقی اپیزودها: مانی جعفرزاده

> اینجا بشنوید

هنرهای تجسی ایران در منازعه سوسیالیسم و لیبرالیسم، در بخش رسمی، با فعالیت­‌هایی چون برگزاری نمایشگاه از سوی انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی و انجمن ایران و امریکا رونق یافت. برای نمونه، در نمایشگاه هنرهای تجسمی سال ۱۳۲۵، نگاه هنرمندان مدرنیستی ارائه شد که با هر گرایشی، تمایل و تلاش داشتند که نقاشی و نقاشانِ سنت­‌گرا را کنار بگذارند. در این میان، روی هنرمندان نوگرا بیشتر به سمت غرب بود، چرا که روس­ها با این­که در اوایل قرن پیشگام مدرنیسم بودند، از ۱۹۴۵ به بعد نتوانستند در فرهنگ تجسمی و دیداری جایگاه خود را حفظ کنند. البته این نکته در تضاد با این حقیقت است که نسل اول مدرنیست‌­های ایرانی، مانند حبیب محمدی، در قفقاز، باکو و مسکو تحصیل کرده بودند. این تناقض البته در بستر پس از کودتای ۲۸ مرداد عمیق­‌تر هم شد چرا که روی‌گردانی از امریکا منطقاً باید منجر به تمایل به جبهه شرق می­شد که برعکس به دنباله‌­روی از اروپا انجامید. این شرایط با ازدواج شاه با فرح که به نسخه امریکایی امور متمایل‌­تر به نظر می‌­رسید، تشدید هم شد. اما تقابل آشکار هنرهای تجسمی در بلوک شرق و غرب بین سال­­­های ۱۳۲۵ و ۱۹۴۵ دیده می‌­شود. پیش از این، نقاش ایرانی به‌خاطر نزدیکی به منظر ایرانیِ طراحی، نقاشی روسی را جذاب می­‌یافت اما در بازنمایی جهان به شیوه پرسپکتیو غربی چندان موفق نبود. این مشکل با کمال‌­الملک و شاگردانش که مشکل را دریافتند و در رفع آن قدم برداشتند تا حدی مرتفع شد و حتی واقع‌­نمایی‌­ای که به نقاشی سوسیالیستی نزدیک بود اندکی رواج یافت. البته گرایش دیگری هم به‌خاطر توجه مستشرقین غربی رونق داشت و آن شیوه آبرنگ اصفهانی بود که بیشتر به بازنمایی منظره و معماری می‌­پرداخت. با این همه، نقاشان ایرانی هنوز در بازتاب معنویات‌شان به شیوه رئالیستی، بجز در مواردی اندک، توفیق چندانی نداشتند. در همین بستر، نقاشی ایرانی با جنبش سقاخانه کلا به بازنمایی پشت پا زد و با نگاه به نقاشی مدرنِ غربی به انتزاع روی آورد و بازنمایی رئالیستی را کنار گذشت. هرچند که این شیوه در دهۀ چهل با هانیبال الخاص و شاگردانش دوباره تا حدی احیا شد. جریان نقاشی سقاخانه‌­ای را در بستری دیگر نیز می‌­توان تفسیر کرد که آن رونق گرفتن بازخوانی اندیشه سنتی در جهان و در ایران یا نوعی توجه به فلسفه شرقی در تلفیق با زیست غربی است که به گرایشات ملی­‌گرایانه مورد تایید حکومت نیز نزدیک بود و در سایر هنرها هم پی ­گرفته شد.

… ادامه در بخش دوم



۱- زادۀ ۱۳۵۸، رشت | نويسنده، فیلم‌نامه‌نویس و شاعر
۲- زادۀ ۱۳۵۶، تهران | نویسنده، منتقد هنری و مدیرِ گالری هما