نیما و دُوَل متخاصم

انوش صالحی

علی اسفندیاری، معروف به نیما یوشیج (1276-1338)، هرچند در ظاهر امر از عوالم سیاسی روزگار خود به‌دور بود، امّا مقدرات زیست در جوامعی همچون ایران موجب میشود تا کمتر امور آدمی بر خواست و ارادهاش متکی باشد. گریز نیما از دنیای سیاست، آن‌هم در دورهای که او میزیست، شاید یکی از همین تناقضات آشکار باشد. همان‌گونه که شعر نیما محصول اجتناب‌ناپذیرانقلاب مشروطیت بود، زندگی‌اش نیز درچارچوب مقدرات همان دوره ازجمله ارتباط تنگاتنگ فضای سیاسی و فرهنگی سپری شد.
ساختمان سن‌پترزبورگ

سرمقاله

هویار اسدیان

گر خانه محقر است و تاریک

اولین نشانه‌ها‌ی تغییر رویکرد در نزاع‌های جهانی که به جنگ سرد انجامید را می‌توان پیش از ظهور شوروی و در آخرین سال‌های روسیۀ تزاری در جهان دید. هنگامی‌‌که ویلیام مورگان شوستر آمریکایی، در اردیبهشت ۱۲۹۰ خورشیدی، به درخواست دولت ایران جهت سر و سامان‌ دادن به امور مالی در سمت ریاست کل خزانه‌داری حضور یافت، با مخالفت و اولتیماتوم چندبارۀ روس‌ها و توصیه‌های دولت انگلیس مواجه شد و سرانجام با فشارهای سیاسی و نظامی بر دولت وقت، پس از هشت ماه، شوستر ایران را ترک کرد.۱ پیش‌تر‌ از آن و در ۳۱ اوت ۱۹۰۷، انگلیس و روسیه، برای حفظ تعادل در جهت پایداری منافع خود در منطقه، پیمان ۱۹۰۷ را در سن‌پترزبورگ امضا کردند.

سردبیر مهمان

مهسا طهرانی

هنر و اجتماع رابطۀ تنگاتنگی باهم دارند. بستر شکل‌گیری هنر همان زیرساخت‌های اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی یک جامعه است. هنر تفنن و مفر جامعه نیست، اگرچه به ظاهر تلاش مستقلی داشته اما به طور حتم از شرایطی که در آن خلق می‌شود تأثیر می‌پذیرد.

آنچه در دوره‌های تاریخ هنر دیده می‌شود بازتاب تبلیغات روشمند و یا شرایط اجتماعی دورانش است. هنر ایران نیز – به ویژه در دوران معاصر- به دلیل شرایط ناپایدار اجتماعی شاهد تغییرات فراوان و ناپیوستگی دائم است.

2Main-Page-Tumb