خشایار باژم گفتار

نگاهی به فیگور قهرمان در «گاو» و «مثلث غم»

قهرمان و گسستِ شیزوفرنیک

نگاهی به فیگور قهرمان در «گاو» و «مثلث غم»

مقدمه

در این مقاله، مهم‌ترین اندیشه‌های ژیل دلوز و فلیکس گتاری و پیوند آنها با وجه تسمیۀ فیگور قهرمان در قصۀ چهارم عزاداران بیل، اثر غلامحسین ساعدی، و فیلم مثلث غم، اثر روبن اوستلوند، تشریح شده است.

قصۀ چهارم عزاداران بیل، که به‌سبب اقتباس سینمایی داریوش مهرجویی در سال ۱۳۴۸ به گاو نیز مشهور است، حول محور روستایی ‌است بی‌نشان و فلاکت‌زده که در آن گاوی مرده پیدا می‌شود و اهالی دهکده، از ترس اینکه صاحب گاو (مشدحسن) بازگردد و متوجه مرگ گاو شود، گاو را درون چاهی می‌اندازند و بر حقیقت سرپوش می‌گذارند. در ادامۀ داستان، هیچ حربه‌ای افاقه نمی‌کند و مشدحسن، که به‌هیچ‌رو نمی‌تواند فقدان گاو را بپذیرد، خود به‌آرامیْ مبدّل به گاو می‌گردد. پس از آنکه روش‌هایی از قبیل نذر و دعا در تیمار مشدحسن فایده نمی‌کند، اهالی روستا به‌ناچار او را برای مداوا به شهر می‌برند. مشدحسن، که حالا دیگر هویتی همچون گاو دارد، در اواسط راه از دست اهالی روستا فرار می‌کند و در دره‌ای سقوط می‌کند و تلف می‌شود.

. . .

 

دسترسی برخی از متون مقالات وب سایت مجله طبل تنها به مشترکان دیجیتال آن ارایه می‌گردد. شما می‌توانید به یکی از روش‌های زیر به مطالب مجله دسترسی داشته باشید:

  • دسترسی به متن مقالات این وب سایت  با دریافت حق عضویت صورت می‌گیرد و مجله طبل هزینه‌ای برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمی‌کند.
  • حق عضویت دریافتی صرف حمایت از مجله ، نویسندگان ، مترجمان و تکمیل و توسعه وب سایت می‌شود.
  • پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانه‌های چاپی و دیجیتال را به کاربر نمی‌دهد.

به اشتراک بگذارید:

دیگر مقالاتی که شاید دوست داشته باشید