در مورد نوروز بسیار گفته شده است. در این آیین دیرپا، که با روح و جانمان درآمیخته، هنوز نکتههای نهفتهٔ بسیاری وجود دارد که باید در فرهنگ مردم و در یادها و خاطرههای اقوام ایرانی و کشورهای همتبار پیگیری کرد و بازجست. نوروز به گسترهٔ جهانفرهنگها راه یافته و تأثیرگذار بوده و تغییراتی در عرصههای فرهنگی در جهان ایجاد کرده است. ازاینرو، میتوان نوروز را بهعنوان پدیدهای درهمتنیده1 با جهان و تحولات آن نیز پژوهید.
پرسش اینجاست: نوروزی که پیشینهای کهن در ایران دارد و بخش تفکیکناپذیری از هویت فرهنگی ماست، با وجود مهاجرتهای فراوانِ باشندگان این سرزمین و درهمشکستگی مرزهای قراردادی ــ بهواسطهٔ پیدایش و گسترش فناوری و تغییر زیرساختهای وسایل ارتباطجمعی و حضور پررنگ و گریزناپذیر دنیای مجازی ــ اکنون در جهانی نو، به چه شکل و شمایلی جلوه میکند؟ /
بیگمان، عرصههای جهان حقیقی و دنیای مجازی پدیدههای اجتماعی متفاوتی هستند و بروز و شتابشان نیز باهم فرق میکند. حال، در این میان و با وجود این تحولات و ترکیبهای فرهنگی، پرسش دیگر آن است که آیینهایی اینچنین تعلقشان به کجاست و آیا «تعلق» امری محتوم و غیرقابلانعطاف است؟
هویتهای فرهنگیْ برساخته از موضوعات متنوعی مانند مذهب، اصلونسب، رنگ پوست، طبقهٔ اجتماعی، آموختهها، تخصصها، مهارتها، گروههای اجتماعی، خانواده، فعالیتها، زیستگاه، دوستان، خوراک، پوشش، رویکردهای سیاسی و بسیاری موارد دیگر است.2
مفهوم «هویت» بیش از هر زمان دیگری مشکلساز و پیچیده شده است. نشانههای این پیچیدگی را میتوان در مطالعات فرهنگی بررسی کرد. با گستردگی نوآوریهای معاصر در فناوری اطلاعات و ارتباطات، هویت فرهنگی و عرصهٔ آن نیز بهنحوی فزاینده پیچیدهتر شده است.
فناوری اطلاعات و ارتباطات و جهانیشدنْ فاصلهٔ بین نقاط مختلف جهان را میکاهد. در واقع، «فضای جریانها» ــ یا جامعهٔ مبتنی بر شبکه ــ جایگزین «فضای مکانها»ی سنتی شده است. اکنون مردم در نقاط مختلف جهان میتوانند دور هم جمع شوند و پدیدهای واحد را بهطور همزمان تجربه کنند، نه بهصورت فیزیکی، بلکه مجازی. آنان میتوانند هر جامعهای را از میان گزینههای مختلف موجود برای تعامل برگزینند.
بنابراین فناوری، همدوش توسعهاش، میتواند تغییراتی اساسی در فرهنگ پدید آورد که نحوهٔ برقراری ارتباط میان مردم در سطح مادی و مجازی و نیز شیوهٔ نگرش آنان به جهان را دستکاری میکند.
بدین ترتیب، بهنظر میرسد که امکان یک گذار اساسی از خاستگاهها و ارزشهای هویت خانواده، جامعه، ملت و جغرافیای فیزیکی به ارزشهای رسانههای جهانی، شبکههای اجتماعی و پدیدهٔ ناهمزمانِ فضای مجازی وجود دارد.
دیوید مورلی و کوین رابینز (۱۹۹۵)، براساس نوشتههای ژان بودریار و پل ویریلو، دربارهٔ شبیهسازی، مجازی بودن و فراواقعیت، نتیجهگیری میکنند: «آنچه را که در حال شکلگیری است چنین میتوان توصیف کرد: جغرافیایی بیمکان، برساخته از تصویر و شبیهسازی؛ جهانی که در آن فضا و زمان فروریختهاند؛ جهانی از ارتباطات بیواسطه و بیعمق که ــ عمیقاً در حال تغییر دادن دریافت ما از هستی، برانگیختن حسی نو از هویت مکانمند و بیمکان، و بهچالش کشیدن تعریف جزئیات دقیق ــ عامل دریافتی جدید از خویشتن است.»3
بعد از شمارهٔ پایانی «جنگ سرد»، قرار بود نفسی تازه کنیم و آنگاه بهسراغ موضوع بعدی برویم، اما راستش طاقت نیاوردیم که این نوروز حضور نداشته باشیم. از هفتهشت ماه پیش، سفارش و گپ زدن در خصوص مطالب این شماره را آغاز کردیم: فضای باز بسیار گستردهای که در وسع یک شماره نبود. پس، قرار بر این نهادیم که در گنجایش بیش از یک شمارهٔ معمول، مجله را در یک مجلد فراهم آوریم. درنتیجه، حجم «نوروز؛ گذار جمعی» به اندازهٔ دو شمارهٔ طبل رسید. حاصل این معاشرتها و دیدار با اهالی دانش و فرهنگ مجلدی دیگر نیز میتوانست فراهم آورد، که کوتاه در ابتدای این مطلب به ایدهٔ آن پرداختم. فرصت یاراست و ما نیز تشنهٔ دانستن.
نوروزْ یادها و خاطرات بسیاری برای هرکداممان دارد، از افراد مختلف تا ترانهها و سفرها و یا هرآنچه بهیادماندنی است. ثمین باغچهبان برای بسیاری از ما یکی از آنهاست. با نزدیک شدن نوروز، ترانهٔ «نوروز تو راهه» هر روز در گوشم نجوا میشود. زبان هنر، آنهم در بهار، تأثیرگذار و صلحآمیز است.
این شماره را به تمام آنهایی تقدیم میکنیم که درزمینهٔ فرهنگ و هنر کوشیدهاند.
1. intersectional
2. Adrian Holliday, “Complexity in cultural identity,” Language and Intercultural Communication 10, no. 2 (May 2010): 165-177. https://doi.org/10.1080/14708470903267384.
3. Mustafa Koç, “Cultural identity crisis in the age of globalization and technology,” Turkish Online Journal of Educational Technology-TOJET 5, no.1 (Jan 2006): 37-43.