بهمن ۱۳۹۹ | ۳۵ دقیقه
گفتگوی محمد طلوعی۱ با شهرام زرگر۲
نویسنده، گوینده، صدابردار و تدوینگر: فرزان اسدیان
موسیقی اپیزودها: مانی جعفرزاده
> اینجا بشنوید
پیشنهاد میکنیم برای شروع، ابتدا بخش اول را بخوانید و بشنوید.
… از اواخر دهه چهل بود که تئاتر به ابزار اعتراض تبدیل شد و در دلِ راستترین نهادهایی همچون اداره هنرهای زیبای وزارت فرهنگ و هنر، چپترین جریان تئاتر شکل گرفت که متونی مانند متونِ غلامحسین ساعدی را اجرا میکرد و بازیگرانش در ادامه گروههای خودشان را شکل دادند.
با ورود افرادی که در خارج از ایران تحصیل کرده بودند، جریان تئاتر غربی و ترجمه آثار از نویسندگانی شکل گرفت که پیش از این ناشناخته بودند و این امر موجب تغییر ذائقه تماشاگران و پررنگ شدن هنرمندان مستقل شد. این دسته از هنرمندان کسانی بودند که با حکومت هم میانه خوبی نداشتند و حتی از شرکت در جشن هنر شیراز نیز سرباز میزدند؛ جشنی که اجرای تئاترهای غیرمتعارف و آوانگارد در نهایت منجر به تعطیلی آن شد و شاید در شکلگیری جرقههای انقلاب هم نقشی داشت. در این میانه، تئاتر مولوی، مرکز فعالیتهای فوقبرنامه دانشگاه تهران، چشم و چراغ اهل تئاتر بود که کارهای رادیکال و کمابیش اعتراضی در آن اجرا میشدند.
این روال تا انقلاب ادامه داشت و دو سه سال پس از انقلاب به دوران طلایی تئاتر تبدیل شد؛ چرا که اولاً آزادی نسبی تا دهه شصت امکان اجرای کارهایی که در گنجه مانده بودند را ایجاد میکرد، برای نمونه بیضایی و داریوش فرهنگ و سمندریان کارهایی روی صحنه بردند، دوم اینکه محدودیت حضور بازیگر در صحنه هنوز وجود نداشت و سوم به این دلیل که در این دوره با افول سینما و مجال نداشتنِ سینمای اسلامی، تئاتر رونق گرفت.
با شروع دهه شصت این آزادی ناگهانی به بستگی ناگهانی فضای فرهنگ منتهی و هنر به ابزار لجستیکی در پشت جبههها تبدیل شد، فضایی که در آن دیگر نقد اجتماعی جایی نداشت. این تئاتر بیرونق و بدون دستاورد مهم مضمونی یا بصری با فراز و فرودهایی تا دهه هفتاد ادامه یافت که در آن کمکم اجراهای آبرومند به روی صحنه رفتند.
۱- زادۀ ۱۳۵۸، رشت | نويسنده، فیلمنامهنویس و شاعر
۲- زادۀ ۱۳۴۴، تهران | مدرس دانشگاه، مترجم، مجری و بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر