بایگانی موسیقی
درآمیخته با گفت‌گوهایی با محمدرضا درویشی
درآمد  چندی پیش، صحبت از تهیهٔ مطالبی برای ویژه‌نامهٔ نوروز در مجلهٔ طبل به‌میان آمد. گفتیم چه خوب است که به این بهانه نگاهی به کتابچهٔ نوروزخوانی، اثری متفاوت از محمدرضا درویشی، بیندازیم و چه‌بهتر که به این منظور گفت‌وگویی هم با او انجام دهیم. اما این تصمیم به همین‌جا محدود نشد؛ چراکه درست در همین روزها بود که آلبوم زمستان، دومین اثر موسیقی منتشرشده از این آهنگ‌ساز و موسیقی‌دان، در قالب لوح فشرده توسط نشر «ابتکار نو و هنر»، پس از حدود سی سال از اولین انتشار آن به‌شکل نوار کاست، با کیفیت بالاتری روانهٔ بازار شد.
تأثیر موسیقی آمریکایی بر موسیقی ایرانی
آمریکایی‌ها هیچ جریانی در موسیقی ما راه نینداختند. در واقع هیچ کشوری در ایران جریان موسیقی راه نینداخت! اگر منظورتان از ایران «تهران» است، قضیه متفاوت می‌شود. ایران به‌دلیل وسعت اقلیمی بیش از حد، پراکندگی اقلیمی خاص، چندفرهنگی بودن و از طرفی کشوری با مرزهای طولانی و مساحت بسیار که سه‌چهارم آن غیر قابل سکونت است و وجود این خرده‌فرهنگ‌ها به‌حدی غنایش زیاد است که فکر کنم هیچ جای دنیا همانند آن نمی‌بینید.
نگاهی اجمالی به سینما و موسیقی ایران در دوران جنگ سرد
در سال ۲۰۰۷، فیلم‌ساز آلبانیایی، بسنیک بیشا، کمدی بی‌نظیر خود مائو تسه تونگ را عرضه کرد. این کمدی حکایت مرد کولی‌ای را در جمهوری سوسیالیستی خلق آلبانی روایت می‌کند که در کوران جنگ سرد و تقابل دو قدرت کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و جمهوری خلق چین در شهری دورافتاده و کوچک به‌هنگام تولد نهمین فرزندش نام رهبر کاریزماتیک چین یعنی «مائو تسه تونگ» را برای او برمی‌گزیند که رشته‌ای از حوادث تراژیکمیک را رقم می‌زند.
ورود موسیقی جاز به ایران
ترجمه : محمد سروی‌زرگر
موسیقی جاز و تمامیت‌خواهی عنوان کتابی است که انتشارات راتلیج در سال ۲۰۱۷ منتشر کرد. بروس جانسون، دبیر این مجموعه، مقالاتی را با محوریت موسیقی جاز در کشورهایی با نظام‌های سیاسی تمامیت‌خواه در قرن بیستم جمع‌آوری کرده است. کتاب علاوه‌بر مقدمه و مؤخره‌ای به قلم جانسون، شش بخش مجزا دارد. بخش نخست با عنوان الگوهای تمامیت‌خواهی دارای دو مقالۀ مهم است؛ نخست مقاله‌ای دربارۀ نسبت میان موسیقی جاز و فاشیسم که به ایتالیای بین سال‌های ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۵ می‌پردازد و مقالۀ دوم که راوی سرنوشت موسیقی جاز در مسکو بعد از افول استالینیسم است.
نگاهی به فعالیت آشوت پادماگریان
انگیزه‌ای که باعث شد دست به ترجمۀ قسمت ناچیزی از کتاب خاطرات پروفسور آشوت پادماگریان بزنم، اهمیت آغاز سیر تاریخی تحول موسیقی کلاسیک غربی در ایران است. با ورود پیانو به ایران و آموزش آن به‌طور عام، به‌خصوص در دوران حکومت رضاشاهی، نوازندگی پیانو گسترش و محبوبیت زیادی یافت. البته سازهای زهی مانند ویولن در ایران تا حدی متداول بود، زیرا موسیقی سنتی ایران بیشتر با سازهای زهی اجرا می‌شد. اما باید بپذیریم که موسیقی کلاسیک غربی از قفقاز توسط روشنفکران اهل باکو و تفلیس به ایران آورده شد و ابتدا در شهر تبریز و سپس رشت و شهرهای دیگر مقبولیت یافت.
موسیقی روسی و تاثیرات آن بر روند موسیقی در ایران
از دهۀ ۲۰ با تشکیل انجمن دوستی ایران و شوروی و خانۀ دوستی، که در آن برنامه‌های فرهنگی تهیه می‌شد، اجراهایی از هنرمندان شوروی در ایران، تعدادی در تالار رودکی و بخشی هم در تالار فرهنگ، انجام شد که یک سری باله و بخشی هم موسیقی کلاسیک روسی بود. آیا اینها تأثیری روی موسیقی آن زمان ایران داشته‌اند؟ آغازش از همان شهریور 20 به بعد است که با رفتن پادشاه مقتدر آن عصر و به‌ویژه سلطۀ استبدادی و آن وحشت پلیسی، که از سال ۱۳۱۱ خورشیدی خیلی بیشتر شد، مملکت به‌نوعی در معرض هرج‌ومرج ناشی از آزادی شوک‌آوری قرار گرفت.
دربارۀ تاثیرگذاری موسیقی و موسیقی‌دانان روسی بر ایران
وقتی رادیو در ایران افتتاح و به‌تدریج فراگیر شد، در اتاق فرمان، مشکلات عدیده‌ای بروز پیدا کرد و موسیقی پای ثابت بخش عمدۀ مجادلات بود. مشکلاتی که بر سر سیستم اداره و ارائه و آموزش موسیقی کشور وجود داشت در رادیو هم نمود پیدا می‌کرد. درگیری آنهایی که باور داشتند باید موسیقی اصیل ایرانی در اولویت باشد (به سرپرستی علینقی وزیری)۱ با کسانی ‌که معتقد بودند باید برنامه‌های موسیقی ایرانی حذف و همه‌چیز با محوریت موسیقی کلاسیک غربی تعریف شود (به سرپرستی غلامحسین مین‌باشیان و بعدتر پرویز محمود)۲ از هنرستان و مدیریت موسیقی کشور به رادیو هم کشیده شد.
اواخر دههٔ ۴۰ تا ۶۰ میلادی
ترجمه : محمد سروی‌زرگر
مقالۀ حاضر، با تمرکز بر اسناد آرشیوهای شوروی که پیش‌تر مورد مطالعه قرار نگرفته‌اند و همچنین مصاحبه‌های دستِ اول با دیپلمات‌های سابق، به بررسی راه و روش‌های مبتنی بر دیپلماسی فرهنگی شوروی در ایران می‌پردازد که اتحاد جماهیر شوروی با تمسک بر آنها درصدد برآمد با توسل به سازمان‌ها و رویدادهای فرهنگی فرصت‌هایی برای احیای مجدد پیوندهای زوال‌یافتهٔ خود با ایرانِ سال‌های پس از جنگ جهانی دوم فراهم آورد. نمایندگان فرهنگی مختلفی از شوروی برای تحقق این هدف دست‌به‌کار شدند: از کُشتی‌گیران و موسیقی‌دان‌های کلاسیک تا پژوهشگران حوزۀ ادبیات ایران.