بایگانی طبل ۱
از بحران آذربایجان تا همزیستی مسالمت‌آمیز
ایران، که در بسیاری از ادوار تاریخ دیرپای خود در مقام یکی از قدرت‏‌های بزرگ جهانی یا منطقه‌‏ای، در رقابت با دیگر قدرت‏‌های همجوار، معمولاً از وجود حوزه‏‌هایی حائل بین خود و قدرت رقیب برخوردار بوده، با ازدست‌دادن اقتدار و موقعیت پیشین و برآمدن مجموعه‏‌ای از قدرت‏‌های جدید در همسایگی‏‌اش، از اواخر قرن هجدهم، خود به‌تدریج به یک حوزۀ حائل تبدیل شد؛ حوزه‏ای حائل بین روسیه و بریتانیا در خلال رقابت موسوم به «بازی بزرگ»، در خلال قرن نوزدهم و سال‌های اول قرن بعدی و تداوم این وضعیت پس از یک وقفۀ چندساله به‌صورت ادامۀ رقابت پیشین میان بریتانیا و اینک روسیه بلشویکی، با تفاوت‌‏هایی چند، در فاصلۀ سال‏های بین دو جنگ جهانی اول و دوم.
بخش نخست
در شهریور ۱۳۲۰، حملۀ قوای متفقین به ایران زمینه‌ساز استعفای رضاشاه و جانشینی محمدرضاشاه پهلوی شد. قوای متفقین، هم‌زمان با حضور نظامی، دست‌به‌کار راه‌اندازی انجمن‌هایی تحت‌عنوان انجمن روابط فرهنگی شدند. دولت ایالات متحدۀ آمریکا در سال ۱۳۰۴ انجمن روابط فرهنگی ایران و آمریکا را تأسیس کرده بود، اما این انجمن فعالیت خاصی نداشت تا اینکه در اواخر ۱۳۲۱ فعالیت خود را آغاز کرد. دولت بریتانیا نیز در تیر ۱۳۲۲ به‌طور رسمی انجمن فرهنگی ایران و انگلیس را افتتاح کرد، هرچند که پیش‌تر نیز به‌طور غیررسمی فعالیت می‌کردند.
بخش نخست
پیشینۀ انجمن ایران و آمریکا به سال ۱۳۰۴ باز می‌گردد. در اردیبهشت این سال، پروفسور آرتور پوپ۱ آمریکایی، رئیس بخش صنایع خاور نزدیک در مؤسسۀ صنایع ظریفۀ (هنر) شیکاگو، به ایران آمد و به‌عنوان مشاور افتخاری هنرهای ایرانی به استخدام دولت ایران درآمد.۲ در جلسه‌ای در ۲ اردیبهشت ۱۳۰۴ / ۲۲ آوریل ۱۹۲۵ که با حضور حدود شصت نفر از اعضای هیئت‌دولت و رجال سیاسی از جمله رضاخان سردار سپه (رئیس‌الوزرا)، حسین علاء (سفیر پیشین ایران در ایالات متحده و مؤسس «انجمن ایران» در آن کشور)، محمدعلی فروغی ذکاءالملک (وزیر دارایی)، عبدالحسین تیمورتاش (وزیر فواید عامه)، حسین پیرنیا مؤتمن‌الملک (رئیس مجلس شورای ملی)، حسن مستوفی مستوفی‌الممالک، حسن پیرنیا مشیرالدوله، حسن اسفندیاری محتشم‌السلطنه، سیدحسن تقی‌زاده، علی‌اکبر داور، مرتضی‌قلی‌خان بیات و نیز والس مری (کاردار سفارت آمریکا)، دکتر میلسپو (مدیر کل دارایی ایران)، دکتر جردن (رئیس کالج آمریکایی تهران) و دکتر بویس، معاون وی، در تالار بزرگ خانۀ جعفرقلی‌خان سرداراسعد بختیاری، وزیر پست و تلگراف، برگزار شد، پوپ سخنرانی مفصلی دربارۀ هنر ایرانی ایراد کرد که بعدها تحت عنوان «صنایع ایران در گذشته و آینده» منتشر شد.
جنگ سرد و باستان‌شناسی در ایران
ایران و جنگ سرد: یک نگاه تاریخی ـ جغرافیایی سال پایانی جنگ جهانی دوم، اگرچه هنوز تصورات جهانی نسبت به پایان جنگ تصوری واضح و روشن نبود، اما کمتر کسی به جهان دوقطبی می‌اندیشید که جنگ در زیر پوست آن و آتشش در زیر خاکستر شرق و غرب روشن بماند. در ۱۹۴۵، جنگ جهانی دوم با پیامی فاجعه‌بار در شرق پایان یافت. ژاپن، اگرچه خود طرف دیگر جنگ بود، اما قربانی مخابرۀ پیام بزرگ دنیای غرب به جهان شد، جنگ با پرتاب موشک‌های اتمی پایان یافت و همین بمباران کیفیت جنگ در پیش، یعنی جنگ سرد که دراصل از کنفرانس یالتا آغاز شده بود، را مشخص نمود.
جستاری پیرامون مناسبات هنر نوگرا و انجمن فرهنگی ایران و شوروی
به دهۀ ۲۰ و فعالیت انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی که می‌رسیم با چند تفسیر متضاد روبرو می‌شویم. برخورد هریک از این تفاسیر چیزی شبیه به مصادرۀ تاریخ است. از سویی، «چپ‌هراسی» هرآنچه به چپ و مارکسیسم منسوب است را به شوروی، زندان سیبری، استالین و محاکمۀ نویسندگان متصل و تحلیل می‌کند. در این تفسیر از هر ایدۀ قبل و بعد استالین نتایج استالینیستی استخراج می‌شود. در کنار اینها دشمنان «حزب توده» (نه منتقدان و رقبا) را داریم که حزب را جاسوس و فعالیت‌های مرتبط با آن را شکلی از خیانت می‌دانند. در مقابل این گروه، حامیان حزب توده و چپ قرار می‌گیرند که حزب را بنیانگذار همۀ چیزهای نو و ارزشمند معاصر ایران می‌دانند و نقش فراگیر حزب را گوشزد می‌کنند.
طلیعهٔ هنرهای تجسمی ایران معاصر
در چشم اندازی کلی به‌نظر می‌رسد توسعۀ عامرانه‌ای که رضاشاه به آن قائل و عامل بود، در اغلب اوقات در تقابل با فرهنگ عمومی مردم قرار می‌گرفت و چه‌بسا وجهه‌ای نامطلوب و معکوس برجای می‌گذاشت. در واقع به هر مقدار که توسعۀ مدرنیته در آن ایام سریع و مؤثر بود و حتی از جنبه‌های فراگیر عمومی برخوردار بود، نظیر تأسیس دانشگاه تهران و موزۀ ایران باستان، اما آن‌چنان نبود که وقایع تلخ و جابرانه‌ای نظیر واقعۀ کشتار مسجد گوهرشاد و یا مسئلۀ کشف حجاب را، که با تصورات مذهبی مردم نسبت داشت، از چشم عموم دور کند و رضایتمندی را سبب شود.
نگاهی به نمایشگاه‌های هنرهای زیبای ایران به کوشش انجمن ایران و شوروی
جریان نوگرایی در عرصۀ تجسمی ایران، پس از جرقه‌هایی پراکنده و با وقوع اتفاقاتی چون تأسیس دانشکدۀ هنرهای زیبای تهران در سال ۱۳۱۹، با ورود به دهۀ بیست خورشیدی، بدون دریافت شأن و مرتبه‌ای درخور و ایمن، در سایۀ افزایش فعالان این حوزه و مطالبات روزافزون اینان در پی دست‌یازیدن به جایگاهی شایسته، با نیازهای اجتناب‌ناپذیری مواجه شد. وجود مراکزی برای ارائه و نمایش آثار هنرمندان ازجملۀ مهم‌ترین این موارد بود. احتیاجی که در باب گونه‌های سنتی هنر تا به این تاریخ، به علت تفاوت در شیوه‌های ارائه و فروش و یا مطالبات گروه‌های درگیر، به‌گونه‌ای دیگر پاسخ داده می‌شد.
جستاری در سرگذشت مفاخر آشوریَ، آذری، ارمنی و کلیمی
جنگ سرد فقط رقابت، تنش و کشمکش‌های سیاسی و ژئوپلیتیکی بین بلوک شرق (اتحاد جماهیر شوروی و دولت‌های اقماری‌اش) و بلوک غرب (ایالات متحده و متحدان ناتو) بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا نبود؛ خاورمیانه یکی از میدان‌ها بود. صهیونیسم به سازمانی جهانی بدل شد تا اسرائیل را برسازد. شوروی، پس از تسخیر قفقاز در جنگ جهانی اول، نقشۀ ضمیمه‌کردن آذربایجان را با تنش‌های غائلۀ آذربایجان عملی ساخت. نمونه‌ای از آن: «حرکت بعدی شوروی‌ در سال ۱۹۴۵ بود و آن حملۀ نیروهای کمونیست شوروی به یک مرکز کشاورزی در میانه بود. شوروی‌ در آنجا سربازان ایرانی را خلع سلاح کرد.
نگاهی به تأثیر مهاجرت اجباری بر پرورش هنرمند در دوران جنگ سرد
در راستای مقالۀ حبیب محمدی و شاگردانش مسیر طولانی‌ای طی شد و سعی بر آن بود تا به منابع جدیدی دست یابم. حبیب محمدی از حیث معلمی و تأثیری که بر شاگردانش در رشت داشته، اهمیت دارد. در آرشیو موزۀ هنرهای معاصر تهران و شهرداری رشت جستجو کردم و با دوستان و نزدیکانی که دیداری با او داشتند گفتگو انجام شد. خانوادۀ حبیب محمدی آلبومی از عکس‌های او را به آرشیو و مرکز اسناد رشت تحویل داده بودند که نامشخص بودن سرنوشت آن نقصانی در کسب اطلاعات شد. در آرشیوهای روسیه به دنبال آثار او، که قبل از مهاجرت به ایران توسط دولت شوروی مصادره شده بود، گشتم که باز هم ناکام ماندم.
ایران میانهٔ غرب و شرق
در این مقاله به تأثیر جنگ سرد در تولید دیداری برای کودک و نوجوان در ایران پرداخته می‌شود، ساختار نوشتاری-دیداری مقاله برای خواننده باید تأکید شود. تصاویر بخشی از ساختار مقاله هستند. «حوادث ۲۱ ژوئیه (سی‌ام تیر) ممکن است کاملاً به‌صورت نقطۀ عطفی در تاریخ ایران درآید، چون برای اولین‌بار طبقۀ حاکم کوچک این کشور خود را در برابر توده‌های عظیم مردم، که به‌خوبی سازمان یافته‌اند، ناتوان می‌یابد. در آینده جلب پشتیبانی این توده‌ها ممکن است در برابر هر حکومتی، که بخواهد در ایران حکمرانی کند، به‌صورت عامل تعیین‌کننده درآید.» میدلتون، متصدی سفارت انگلستان در ایران.