بایگانی طبل۳
سرنوشت سازش و مقابله
اتحاد جماهیر شوروی، که در اواخر جنگ جهانی اول تأسیس شد، دولتی ایدئولوژیک بود که، با ‌استناد به انبوهی از ادبیات فلسفی با ریشۀ تاریخی از افلاطون تا هگل و مارکس تا ادبیات کاربردی لنین و ‌تروتسکی و استالین، خود را بر حق می‌دانست. این دولت پیش‌بینی جنگ طبقاتی مارکسیستی و در اختیار گرفتن حکومت کارگری و دیکتاتوری پرولتاریا را تحقق بخشیده بود. به‌علاوه، با نگاه ایدئولوژیک خود می‌خواست بقیۀ جهان را نیز در این پیروزی شریک کند و در سایۀ آرمان کمونیستی در حکومتی جهانی متحد سازد؛ بدین‌سان، هرگونه مقاومتی را در برابر حقانیت خود دشمنی بورژوایی و امپریالیستی و استعماری می‌انگاشت.
اواخر دههٔ ۴۰ تا ۶۰ میلادی
ترجمه : محمد سروی‌زرگر
مقالۀ حاضر، با تمرکز بر اسناد آرشیوهای شوروی که پیش‌تر مورد مطالعه قرار نگرفته‌اند و همچنین مصاحبه‌های دستِ اول با دیپلمات‌های سابق، به بررسی راه و روش‌های مبتنی بر دیپلماسی فرهنگی شوروی در ایران می‌پردازد که اتحاد جماهیر شوروی با تمسک بر آنها درصدد برآمد با توسل به سازمان‌ها و رویدادهای فرهنگی فرصت‌هایی برای احیای مجدد پیوندهای زوال‌یافتهٔ خود با ایرانِ سال‌های پس از جنگ جهانی دوم فراهم آورد. نمایندگان فرهنگی مختلفی از شوروی برای تحقق این هدف دست‌به‌کار شدند: از کُشتی‌گیران و موسیقی‌دان‌های کلاسیک تا پژوهشگران حوزۀ ادبیات ایران.
شناخت و بررسی چند نمونه از نیمهٔ دههٔ ۱۳۲۰ تا پایان دههٔ ۱۳۶۰
الف- فرض بفرمایید، زبانم لال، چند تن در یکی دو استان مرزی کشورمان عَلم خودمختاری برافراشته و از حمایت‌های مادی و معنوی یکی از ابرقدرت‌های جهان هم بهره‌مندی تام و تمام یافته‌اند. در همان هنگام نیز، سفارت آن ابرقدرت در تهران، به‌مدت یک هفته، گردهمایی بسیار بزرگی در زمینۀ‌ شعر و ادب برپا کرده و شماری در‌خور توجه از شاعران، نویسندگان و ادیبان هم در این گردهمایی شرکت کرده‌اند. شما دربارۀ‌ این شاعران، نویسندگان و ادیبان چه فکر می‌کنید؟ آیا آنان را به خیانت نسبت به مصالح و منافع ملی متهم می‌کنید یا به بی‌اعتنایی نسبت به چنین مصالح و منافعی؟
بررسی داستان‌نویسی و ادبیات
پس از سخنرانی چرچیل در مارس ۱۹۴۶ دربارۀ فروافتادن پردۀ آهنین شوروی بر برخی از کشورهای اروپایی، استالین وی را به جنگ‎‌افروزی متهم کرد. سخنرانی هری ترومن، رئیس‌جمهور آمریکا، در مارس ۱۹۴۷، مبنی بر ضرورت جلوگیری از پیشرفت کمونیسم در جهان، اعلان جنگ سرد بود. در پایان همین سال، با شدت‌گرفتن تنش میان آمریکا و شوروی، جنگ ایدئولوژیک دو اردوگاه سرمایه‎‌داری و سوسیالیسم آغاز شد: متفقینِ زمان جنگ جهانی از هم جدا شدند و ضمن پرهیز از عملیات نظامی، بر سر مواضع جهانی سوسیالیسم و سودای جهان‌گشایی امپریالیسم، درگیر جدلی درازمدت شدند. حالا دیگر، جهان عرصۀ رقابت سخت دو بلوک شده بود.
نگاهی بر نشر دوران جنگ سرد
ایران، از دوره‌ای که به دلیل تنزّل جایگاهش در مقام یک قدرت جهانی و منطقه‌ای به یکی از قربانیان عرصۀ رقابت و درگیری قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای تبدیل شده بود، کشاکش‌های گوناگونی را تجربه کرد. یکی از این کشاکش‌‌ها جنگ سرد بین دو بلوک شرق و غرب و بازتاب آن در ایران بود که در این یادداشت به یکی از جوانب آن اشاره می‌شود؛ یعنی نمونه‌هایی چند از تلاش‌های اولیۀ ایالات متحده برای «افشای تباهی نهفته در کمونیسم» و هشدار پیرامون مخاطرات آن۱ از یک‌سو و تقویت «عناصر غرب‌گرا» در خاورمیانه، افزایش هوشیاری نسبت به تهدید شوروی و ایجاد «تمایل بیشتر برای همکاری با غرب» در «سطح منطقه‌ای و جهانی» از سوی دیگر.۲
۱۹۷۰-۱۹۳۰
صحبت از زبان‌شناسی کار را به هزاره‌های قبل می‌کشاند؛ چیزی حدود قرن ششم قبل از میلاد و به شخصی به نام پانینی که به «پدر زبان‌شناسی» هم معروف است. اما به‌طور علمی از قرن هجدهم میلادی مطالعات جدی روی زبان‌های مختلف شکل گرفت. در شوروی، اما بعد از انقلاب اکتبر، مطالعات زبانی اهمیت زیادی پیدا کرد و زبان را همچون پدیده‌ای اجتماعی می‌دیدند و دید مارکسیستی آنها باعث شد نظریه‌های قبلی را چندان اهمیت نداده و تمرکز خود را روی گویش‌های غیر استاندارد بگذارند؛ کاری که زبان‌شناسان قبلی انجام نداده بودند. زبان‌شناسانی همچون بوریس الکساندرویچ لارین و لف پتروویچ یاکوبینسکی از این دست بودند.
با تأکید بر جریان ترجمه در ایران
در آغاز مقاله باید به این نکته اشاره کرد که در ارائۀ‌ تاریخ تا آنجا که در توان داریم باید از «زنده‌باد - مُرده‌بادها» پرهیز کنیم و حقیقت را تا محدوده‌ای که شناخته‌ایم بیان کنیم و از حُبّ و بغض شخصی نسبت به افراد بپرهیزیم. در این حقیقت مسلم تاریخی، که فردی به نام رضاخان - متولد روستای آلاشت - بعد از رسیدن به درجۀ‌ سرهنگیِ قزاق‌ها و به دلایل بسیار زیاد برای حکومت ایران برگزیده شد و عامل اصلی آن هم انگلستان بود، هیچ جای شک و تردیدی نیست. ایرانِ دورۀ‌ احمدشاه در بَلبَشوی عظیمی گرفتار بود. این احساس دیرینۀ‌ تاریخیِ ما، که یک مُنجی یا دستِ غیبی - همانند فرزندان دلیر آریاییان و یا شاه‌عباس و نادر و... - ظهور خواهد کرد و آرامش و رفاه را به مملکت ارزانی خواهد داشت، در ذهن تودۀ‌ مردم بی‌سواد و حتی اندک منوّرالفکرها هم موج می‌زد.
دو فصل مجزا از تاریخ مبارزاتی آذربایجان
وقتی سخن از «فولکور» می‌شود، انبوهی از مَثَل‌ها، اصطلاحات، شعرها، قصه‌ها، آداب، عادات و... را به اذهان متبادر می‌کند. این انبوهِ کلام زاییدۀ زیستِ مردمان کوچه و بازار و شهر و روستا است؛ مردمانی واقعاً موجود در بطن و متنِ «زندگی» و «تاریخ». انعکاس آرزوها، خشم‌ها، شیوۀ تفکر، افاضات، خرافات - جاری با بسامد خاص ادوار تاریخی - و خلاصه تجربیات عینی همان مردم است در فراز و فرودهای تاریخ، زندگی و روابط اجتماعی؛ هم بازنماییِ فرهنگی است و هم بازتولیدِ نوعی منطق و ساختارِ فکری؛ آیینه‌ای است تمام‌نما از فرهنگِ کلّی انسان‌ها که هم می‌توان در آن دید و هم از آن دیده شد.
نفوذ از مسیر نشر
آقای گلستان، آیا شما دربارۀ کسانی‌که در‌حدود دهۀ ۲۰ و ۳۰ با ادبیات روس در ارتباط بودند و فعالیت‌هایی که با حزب توده داشتند اطلاعاتی دارید؟ به‌طورمثال با کسانی که ادبیات روسی ترجمه می‌کردند. خیر، من با آنها هیچ آشنایی‌ نداشتم. یک آقایی بود که این کتاب‌ها را ترجمه می‌کرد، ولی من اصلاً با او رابطه‌ای نداشتم. به‌عنوان مترجم با کسانی که در حزب بودند و فعالیت داشتند، کسانی مثل شفیعی‌ها۱ و محمدحسین تمدن،۲ آیا با آنها آشنایی داشتید؟ من اصلاً در عمرم با آدمی به اسم شفیعی‌ها روبرو نشدم. اصلاً نمی‌دانستم چه کسی است.
۱۹۵۳-۱۹۴۵/۱۳۳۲-۱۳۲۴
جنگ سرد از همان آغاز (۱۳۲۴/ ۱۹۴۵ به بعد) در وجوه مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در ایران تبلور و تجلی یافت. ازآن‌جمله، تسری جنگ سرد به حوزۀ ادبیات کودکان و نوجوانان است. ازاین‌منظر، کارگزاران فرهنگی و سیاستمدارانِ دو اردوگاه رقیب شرق (به سرکردگی شوروی) و غرب (به سرکردگی ایالات متحده و بریتانیا) تلاش می‎‌کردند، ازطریق ادبیات، داستان‎‌ها و اشعاری مناسب، که در چارچوب تفکرات و سیاست‎‌های آنان در ایران تألیف، تدوین و ترجمه شده بود، بر کودکان و نوجوانان و مآلاً خانواده‎‌های آنان تأثیر گذاشته و از این طریق، به‌ویژه در بلندمدت، نقش مهمی در شکل‎‌گیری و جهت‎‌دهی توسعۀ فرهنگی ایران داشته باشند. مقالۀ حاضر بررسی کوتاه و مختصری پیرامون پدیدۀ مذکور در ایران در نخستین سال‎‌های جنگ سرد (۱۳۲۴-۱۳۳۲/ ۱۹۴۵-۱۹۵۳) است.