فیروزه ملویل
ترجمه از: محمد سروی‌زرگر

موردپژوهی «بالۀ شهرزاد»

از بالۀ روسی تا بالۀ ایرانی

موردپژوهی «بالۀ شهرزاد»

این مقاله به بررسیِ تطورات ایده‌های شرق‌شناسی در باله می‌پردازد که یکی از والاترین ژانرهای هنر اروپایی محسوب می‌شود. مقالۀ حاضر نشان می‌دهد چگونه این ایده‌ها به الگوهای ادبیِ به‌اصطلاح «شرقی» پیوند خورده‌اند. برای نشان‌دادن این پیوند، در قالبی ملموس، بر موردپژوهی مشخصی تمرکز می‌کنم: بالۀ «شهرزاد» دیاگلیف که برای اجرا در فصل دوم باله‌های روسی در پاریس در سال ۱۹۱۰ تهیه شده بود. دگرگونی متن این باله‌ها در طول زمان و زمینۀ فرهنگی نشانگر تطوراتِ رخ‌داده در [نحوۀ] فهم داستان اصلی است؛ یعنی گذار از الگوی ادبی برآمده از داستان شب‌های عربی از خلال «ترجمه‌های» اروپایی این اپرا در آن سبک و سیاقی که در هنرهای تجسمی، سینما و باله نمایان شده بود؛ یعنی گذار از اجراهای پاریس و سن‌پترزبورگِ سال ۱۹۱۰ به اجرای باکو در سال ۱۹۷۹ و در نهایت اجرای سال ۲۰۱۳ در استکهلم، دوشنبه و هامبورگ.
باله در عصر پیش از ظهور سینما و تلویزیون صرفاً نوعی مُد نخبه‌گرایانۀ مختص به گروه اندکی از مخاطبان نبود؛ بلکه، مضاف بر این، درام‌های موزیکال، باله و اپراهای سرگرم‌کننده به شکل قابل‌توجهی میان مردمان عادی و نخبگان اجتماعی محبوب بودند و بدین ترتیب، فرهنگ توده‌ای آن روزگار را شکل می‌دادند.

بالۀ «شهرزاد» مجلل‌ترین و پرشکوه‌ترین نمادِ پیروزی و استیلای ایدۀ فصل‌های دیاگلیف بود که کُل فرهنگ اروپایی _ از ایدئولوژی تا مُد، از لباس‌های پُل پوآره تا جواهرات لالیک یا کارتیه و عطرهای گورلن _ . . .

 

دسترسی برخی از متون مقالات وب سایت مجله طبل تنها به مشترکان دیجیتال آن ارایه می‌گردد. شما می‌توانید به یکی از روش‌های زیر به مطالب مجله دسترسی داشته باشید:

  • دسترسی به متن مقالات این وب سایت  با دریافت حق عضویت صورت می‌گیرد و مجله طبل هزینه‌ای برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمی‌کند.
  • حق عضویت دریافتی صرف حمایت از مجله ، نویسندگان ، مترجمان و تکمیل و توسعه وب سایت می‌شود.
  • پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانه‌های چاپی و دیجیتال را به کاربر نمی‌دهد.

به اشتراک بگذارید:

دیگر مقالاتی که شاید دوست داشته باشید