مهران داودیآذر
وقتی سخن از «فولکور» میشود، انبوهی از مثلها، اصطلاحات، شعرها، قصهها، آداب، عادات و… را به اذهان متبادر میکند. این انبوه کلام زاییدۀ زیسِت مردمان کوچه و بازار و شهر و روستا است، مردمانی واقعًا موجود در بطن و متن «زندگی» و «تاریخ». انعکاس آرزوها، خشمها، شیوۀ تفکر، افاضات، خرافات – جاری با بسامد خاص ادوار تاریخی – و خلاصه تجربیات عینی همان مردم است در فراز و فرودهای تاریخ، زندگی و روابط اجتماعی؛ هم بازنمایِی فرهنگی است وّهم بازتولیِد نوعی منطق وساختار فکری؛ آیینهای است تمامنما از فرهنِگ کلی انسانها که هم میتوان در آن دید و هم از آندیده شد. فرهنگی که هم بیانگر نوع زیسِتفکری انسانهاست و هم حاکم بر افکار آنان.